زینب تقوایی: «پادری» اسپینآف «دودکش» بود نه فصل دوم
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۵۵۵۵۹
مهسا بهادری: خانواده سوزنچی،خانواده مشتاق و قالیشویی چیزی را به یاد نمیآورند، جز سریال «دودکش». سریالی که فصل دوم آن این روزها روی آنتن شبکه یک سیما میرود. کمی بعد از فصل اول این سریال، «پادری» ساخته شد و چون داستن و بازیگرها با «دودکش» یکی بودند، همه بینندهها به این موضوع فکر کنند که «پادری»، فصل دوم «دودکش» است، اما زینب تقوایی که تهیه کننده سریال است، پس از پنج سال اعلام کرد که «پادری» را میتوانیم به عنوان اسپیناف «دودکش» در نظر بگیریم نه فصل دوم سریال.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل به گفتوگو با زینب تقوایی، تهیه کننده «دودکش» نشستیم که در ادامه میخوانید.
چرا پس از پنج سال که فصل دوم «دودکش» با نام «پادری» ساخته شد تصمیم گرفتید تا فصل سوم «دودکش» را بسازید؟
موضوعی که وجود دارد این است که «دودکش۲» فصل دوم «دودکش۱» است. هر چند که من فکر میکنم «پادری» هم کار قشنگی بود، اما همه اعضای سریال «دودکش» در آن حاضر نبودند و با نگاه «دودکشی» ساخته نشده بود.
شما گفتید که نمیتوان «پادری» را فصل دوم سریال «دودکش» به حساب آورد، در حالی که آن زمان، همه این سریال را فصل دوم سریال «دودکش» میدانستند اما به نکتهای اشاره کردید آن هم ساخته نشدن با نگاه «دودکشی» بود مگر «دودکش» چه تفاوت نگاهی با دیگر سریالها دارد؟
ماجرا این است که نویسنده کار در سریال حضور نداشت و خالق یکسریال، صاحب آن است. یک اثر و تمام سریالهایی که به فصلهای بعدی میرسند معمولاً یک خالقی دارند، خالق آن ایده پرداز سریال شناخته میشود نکتهای که در «پادری» مورد توجه قرار میگیرد، این است که صاحب اثر اصلاً حضور نداشته و صرفاً بازیگران «دودکش» در آن سریال بودند.
ابتدا قرار بود چند نفر از بازیگران «دودکش» در آن سریال حضور داشته باشند که بعد همه آنها دعوت شدند، این ماجرا یک تصمیم از جانب گروهی بوده که سریال را برای خودشان ساخته بودند موضوعی که وجود دارد این است که آیا ساخته شدن «پادری» به ساخت فصل دوم «دودکش» آسیب وارد کرد؟
ماجرا این است که بهتر بود از ابتدا «دودکش۲» ساخته میشد چون اینگونه کار تمیزتری از آب در میآمد. ولی در مجموع فکر میکنم که سریال «دودکش» جذابیتهایی دارد که میتواند دوباره مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند. از لحاظ ساختار هم تلاش کردیم که فصل دوم را نزدیک به فصل اول بسازیم.
پس به همین دلیل است که تعداد فرزندان در «پادری» و «دودکش ۲» متفاوت است؟
بله، ما فصل دوم این سریال را با نگاه به فصل اول آن ساختیم و هیچ نگاهی به «پادری» نداشتیم، این موضوع در سریالهای خارجی هم دیده میشود که از یک سریالی که مورد استقبال قرار گرفته، اسپینافی تولید میکنند. در واقع میتوان گفت «پادری» اسپینآف فصل اول «دودکش» بود همین موضوع هم مخاطبان را به اشتباه انداخت و آنها فکر کردند که «پادری» فصل دوم سریال است.
«پادری» اسپینآف فصل اول «دودکش» بود همین موضوع هم مخاطبان را به اشتباه انداخت و آنها فکر کردند که «پادری» فصل دوم سریال است
بخش زیادی از بازیگردانیها و کارگردانیها در فصل اول، برعهده برزو نیکنژاد بود و به همین دلیل حضور آقای نیکنژاد بیشتر احساس میشد.
آقای لطیفی نقششان موثر بود.
بخش اعظمی از کارها در «دودکش۱» یک برعهده آقای نیکنژاد بود اما با این شرایط، بازهم تغییر کارگردان در تغییر کیفیت سریال اثر گذار بوه است، شما موافق این موضوع هستید؟
درباره کیفیت باید مقداری کارشناسانهتر صحبت کنیم، اما در رابطه با این تفاوت موافق ماجرا هستم، به این دلیل که هر کارگردان، امضای کار خود و دیدگاه خود را دارد و نمیتوان گفت که نوع سریالسازی هر دو این افراد یک گونه است. ارزشگذاری نمیتوان کرد به این خاطر این که انجام کار توسط هر یک از این دوستان دارای نقاط مثبت است. با حال و هوای فصل جدید این سریال خاطرات افراد با «دودکش ۱» زنده شد و تا اینجای کار نیز بازخوردها بسیار مثبت بودند.
شما و الهام غفوری یکی از معدود تهیه کنندگان خانم در تلویزیون هستید که توانستهاید موفقیت چشمگیری را هم به دست بیاوریم اما نکتهای که وجود دارد این است جایگاهتان در این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟ حضور در این عرصه مقداری سخت نیست؟
حضور زنان در تمام مشاغل سخت است، تلویزیون تفاوتی با مشاغل دیگر ندارد. دلایلش هم به مسائل فرهنگی ارتباط دارد و به صدا و سیما یا نهاد خاصی ارتباط ندارد.
حضور زنان در تمام مشاغل سخت است، دلایلش هم به مسائل فرهنگی ارتباط دارد
«دودکش ۱» سال ۱۳۹۲ روی آنتن تلویزیون رفت، چرا بعد از ۷ سال تصمیم گرفتید فصل دوم سریال را بسازید؟
از همان ابتدا، تقاضاهایی برای ساخته شدن فصل دوم «دودکش» وجود داشت، اما هم خود من و هم دیگر عوامل «دودکش»، نگاهمان این بود، که کارهای تازه و خلاقانهای تولید کنیم. من عموما، خیلی به فصل دو در کارها اعقادی نداشتم، ولی به قدری مردم مشتاق شخصیتهای «دودکش« بودند و آنها را میخواستند که نتوانستیم مقاومت کنیم و در برابر در خواستها تسلیم شدیم. دائم این را میشنیدیم که چرا کارهای دیگر مانند «پایتخت» و «نون. خ» به فصلهای بعدی میرسد اما شما هیچ اقدامی نمیکنید ما هم با اصرار مردم شروع به ساخت فصل دوم سریال کردیم.
میتوانیم بگوییم بعد از دیدن موفقیتهای «نون. خ» و «پایتخت» شما در رقابت با این دو سریال تصمیم گرفتید فصل دوم «دودکش» را بسازید؟
نه، اصلا اینگونه نیست، چون «پایتخت» از ابتدا وجود داشت. اگر بحث رقابت مطرح بود، باید پیش از اینها اقدام میکردیم. رقابتی وجو ندارد، آنها نیز دوستان ما هستند و از اینکه میبینیم سریالهای خوبی میسازند، خوشحال میشویم.
در یک دهه اخیر، ساخت سریال طنز در تلویزیون انگشتشمار بوده، مردم نیاز به سریال طنز دارند و به خاطر کم بودن، این ژانر از سریال، توجهها از تلویزیون به سمت شبکه نمایش خانگی تغییر پیدا کرده است. چون دست بازتری دارد.
تلویزیون در این سالها سریال طنز زیاد ساخته است اما نیاز مردم بیشتر از این تعداد بوده است. خواسته مردم روبه پیشرفت است و تلویزیون هم باید خودش را با خواسته مردم به روز کند. من احساس میکنم که این روزها طلب مردم برای ساخت سریال طنز بیشتر شده و این درخواست هم حقشان است. ساخت سریال کمدی در سالهای اخیر بنا به بسیاری از دلایل، سختتر شده چون خنداندن مردم سختتر شده و شاید یکی از دلایلی که سازندگان کمتر دنبال ساخت این سبک از سریال میروند، همین است.
در نهایت این موضوع کاملا صحیح است که مطالبه مردم برای کارهای کمدی، بالاست و رسالت تلویزیون از شبکه نمایش خانگی برای ایجاد کردن این فضای مفرح بیشتر است.
زینب تقوایی، تهیهکننده سریال «دودکش»چرا الان تهیه کنندگان و سازندگان ما تمایلشان برای حضور در شبکه نمایش خانگی، بیشتر از تلویزیون است؟
چون شرایط مالی و کاری در شبکه نمایش خانگی راحتتر است. تلویزیون یک نهاد دولتی است که همه چیز آن دولتی به حساب میآید. اما بخش خانگی هم به لحاظ متن و محتوا و هم حتی به لحاظ نوع پوشش، راحتی بیشتری نسبت به تلویزیون دارند.
ولی چون تلویزیون همه طیفهای جامعه را در بر میگیرد، گروههایی هستند که همچنان به حضور در تلویزیون تمایل دارند، چون نگاهشان بیشتر مردمی است.
در این بازه زمانی بسیاری از هنرمندان به طور کلی از تلویزیون فاصله گرفتند و حاضرند کلا کاری انجام ندهند، اما در تلویزیون نباشند، چرا این اتفاق رخ میدهد؟
شاید بخشی از آن دلایل شخصی و خانوادگی آدمها باشد، شاید در یک برههای سفر باشند. اگر شرایط کار برایشان فراهم باشد، من کسی را ندیدم که از تلویزیون فاصله گرفته باشد. اگر این فاصله ایجاد شده شاید بخاطر پیشنهادهایی بوده که به آن فرد ارائه شده که مناسب نبوده است.
خود من سریال «زیرخاکی» و «پایتخت» را بسیار دوست داشتم. به نظر من کارهایی که خوب میشوند را باید به قدری پر رنگ کنیم که هم این کارها ادامه دار شود و هم افراد دیگر هم علاقهمند شوند که به سمت ساخت این تیپ از سریالها بروند، اما یک نکتهای وجود دارد و آن هم این است که ساخت این سبک از کارها دردسر و سختی بیشتری دارد، به همین دلیل است که هرکسی سراغ آن نمیرود، اما اگر حمایتها از طرف بیرون و درون سازمان، نسبت به این پروژهها خوب باشد، این پروژهها ادامه دار میشود.
«دودکش» با چنین نظرهایی مواجه شد؟
بله، در فصل اول موانع زیادی ایجاد کردند، اما به این موضوعات توجه نکردیم و خداراشکر با حمایت و استقبال مردم، فصل دوم را هم ساختیم تمام پروژههایی که ساخته میشود و هدفشان کار خوب است، به جای آنکه دائم آن تیم را مورد نقد و انتقاد قرار دهیم، سعی کنیم از آنها حمایت کنیم. کسی که کار خوب انجام میهد، همیشه مورد نقد قرار میگیرد و به همین دلیل بسیاری از افراد میپذیرند که کار خوب انجام ندهند، که راحت باشند و مورد انتقادهای مداوم قرار نگیرند.
در اینباره بیشتر بخوانید: ◾️«باخانمان» و دشواری های ساخت کمدی در تلویزیون/ نیکنژاد: فیل هوا نکردیم ◾️«دودکش ۲»، قصه تکراری با همان تکیهکلامهای همیشگی و موردی استثنایی۵۷۲۴۵
کد خبر 1532465منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: هومن برق نورد برزو نیک نژاد سریال ایرانی شبکه نمایش خانگی فصل دوم سریال همین دلیل زینب تقوایی سریال طنز ساخته شد نیک نژاد سریال ها نکته ای فصل اول بیش تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۵۵۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب
دریافت 113 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوپانزدهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه های خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده می شود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتوگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگی های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می آمد توانست یکی از مولفه های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست ترین و علمی ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین ها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانه ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می شود، در برخی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می شود، اول از دست اندرکاران پروژه می خواهم که بخش هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می دهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتوگوهای رسانه ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه ها به مواردی چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می توان در آهنگسازی فیلم های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می آید می بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
کد خبر 6094445 علیرضا سعیدی